نگاهی به حال و روز روزنامه‌های غیر وابسته وقتی وزیر ارشاد خبر کاغذ یارانه‌ای را توئیت می‌کند

مرگ ناگهانی یک رویا
اختصاص یارانه برای خرید کاغذهای نامرئی وقتی وزیر ارشاد لب جوی می‌نشیند و گذر عمر می‌بیند
علی نامجو ‪-‬ «روزنامه‌های آن دوره، همگی روزنامه‌های وابسته به رژیم بودند، اما سیاست رژیم این‌گونه بود که کیهان از آزادی بیشتری نسبت به اطلاعات برخوردار باشد... دولت جمهوری اسلامی ایران در آن سال‌ها به طور طبیعی از حضور هر دو روزنامه استقبال می‌کرد، چون نیروهای انقلاب برخی به جریان فکری روزنامه اطلاعات گرایش داشتند و برخی به جریان فکری کیهان» این جملات بخشی از سخنان «عبدالمجید معادیخواه» وزیر ارشاد دولت سازندگی، درباره روزنامه‌های اطلاعات و کیهان در دوران پهلوی است. امروز چهارمین دهه از انقلاب هم کم‌کم دارد تمام می‌شود و در سالی که گذشت سه روزنامه جامعه فردا، وقایع اتفاقیه و آسمان آبی از جمله نشریه‌های خصوصی بودند که با اعتماد به نفس و قدرت کارشان را شروع کردند اما «شکست در فروش و عدم تامین و بازگشت سرمایه»، عبارتی بود که به عنوان دلیل زمین خوردن زود هنگام‌شان در میدان سخت و متزلزل نشریات از سوی گردانندگانش به کار برده شد. در این چهار دهه کم نبودند سیاهه روزنامه‌هایی که درِشان به علل مختلف همچون مشکلات اقتصادی تخته شد. تمام این سال‌ها را هم با واکنش‌های مختلف می‌شود به یاد آورد. از دلیل‌تراشی‌های رسانه‌های مخالف و البته موافق گرفته تا اتهاماتی همچون پولشویی، همکاری با بیگانگان و... که البته حکم قطعی برخی از آنان هم صادر شد و بخش دیگری تا امروز هنوز در ابهام مانده است. لشکر خسته و نامطمئن روزنامه‌نگارانی که مستقل بوده‌‌اند یا لااقل خودشان را مستقل نامگذاری کرده‌‌اند، از این مطبوعه راهی آن رسانه شده‌‌اند و چند ماهی بیکار مانده‌‌اند تا دوره طلایی اشتغال هر چند برای چند روز و شب کم‌فروغ فرا برسد و باز روز از نو روزی از نو. «بعضی از مسئولان خطاب به مطبوعات مکرر می‌گویند که از آزادی‌ها زیاد استفاده نکنید تا مبادا اصل آزادی به خطر بیفتد! این چه حرفی است؟! از آزادی هرچه بیشتر استفاده کنند بهتر است، منتها خارج از مرز نباشد، هرچه افراد بیش‌تر از حق خدا داده استفاده کنند نظام اسلامی به هدف‌های خودش بیشتر رسیده است، ما همیشه گله‌مان از نویسنده‌ها این بوده که چرا نمی‌نویسند، چرا تحقیق نمی‌کنند، چرا تحلیل نمی‌کنند»: این جملات هم بخشی از سخنان مقام معظم رهبری است که در شماره 202 مجله پاسدار اسلام به تاریخ مهر 1377 آمده است. نکته‌ای که در این مجال می‌توان درباره‌اش تامل کرد امکان حضور افکار مستقل و البته مشفق در رسانه‌ها و نوشتن تحلیل و تحقیق صرف نظر از نگاه مدیرانشان در روزنامه‌ها است.
ماده ٢ بند (۵) از قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مصوب تاریخ 2/٣/1366، بخشنامه شماره ۶۵١٩٩ به تاریخ 17/١٢/1378به کلیه وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها، موسسات دولتی و نهادهای انقلاب اسلامی و استانداری‌های سراسر کشور، ماده 1 قانون مربوط به نشر آگهی‌های دولتی مصوب ١٣/۴/١336 و قوانین تصریح شده در قانون تجارت اسلامی ماده 9لایحه اصلاحی، ماده 97 قانون تجارت، بخشنامه 67422/92 مورخ 15/4/92 راجع به نحوه بررسی آگهی‌های دعوت مجامع عمومی شرکت‌ها و... همگی نشان می‌دهد که شروطی نظیر رسمی، کثیرالانتشار بودن و گستردگی در عرصه مکتوب به عنوان بخش مهمی درنظر گرفته شده تا روزنامه‌هایی با آن شرایط امکان برخورداری از چاپ آگهی جلسات عمومی، فوق‌العاده و... مربوط به شرکت‌های خصوصی و دولتی و آگهی‌های مزایده، مناقصه و نظیر آن را داشته باشند.
روزنامه‌ها در ایران در این سال‌ها تا چه امکان استقلال مالی داشته‌‌اند و مدیریت فرهنگی دراین باره چه اقداماتی انجام داده است؟ امروز که نسخه مجازی بیشترین بازخورد را در میان مخاطبان اخبار در رسانه‌های گوناگون دارد، وقت انجام بعضی تغییرات نرسیده است؟ شاید وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیر مطبوعاتی وزارتخانه علاوه بر انجام گفت‌وگوهای امیدوار کننده و توئیت کردن متن‌های آرامش‌بخش باید آستین‌ها را بالا بزنند برای نوشتن پیشنهادی به هیات دولت و در آن، این نکته که وجه رسمی و کثیرالانتشار با نگارش قوانین و استانداردهای مشخص می‌تواند بسیاری از روزنامه‌هایی را که در کنار وجوه استقلال و ارائه تحلیل و تحقیق، پرمخاطب و اثرگذار هستند در بربگیرند تا شاید راهی باشد برای برون‌رفت حداقل بخشی از مطبوعه‌های ایران از تنگنایی به نام تعطیلی. از طرف دیگر مدیری که با امید به دیده شدن روزنامه‌اش جهت رسیدن به مرحله خودکفایی، ریسک جذب نیروهای علاقه‌مند و خبره را به جان می‌خرد اما چند ماه یا چند سال بعد از تغییر اوضاع اقتصادی ناامید می‌شود و کم‌کم تصمیم به تعطیلی روزنامه‌اش می‌گیرد، از نگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چقدر محق است؟ به احتمال با نگاه به قانون تجارت و آیین دادرسی مدنی، اگر روزنامه‌ها و مجلات مستقل که شاید مهم‌ترین رسانه‌ها برای کشاندن جامعه به سمت چندصدایی باشند، تعطیل شوند، فقط مدیران مسئول و سردبیران و روزنامه‌نگاران و خانواده‌هایشان ضرر نخواهند کرد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به گمان در این مجال فارغ از ابراز همدردی در فضای مجازی و تقدیم لبخند امیدنابخش، وظایفی در شرایط بحران اقتصادی دارد تا ماجرای تکراری بحران گرانی کاغذ، سرعت حرکت روزنامه‌های غیردولتی و البته غیرحاکمیتی را به سوی پرتگاه مرگ تندتر نکند. آقای وزیر قرار گرفتن کاغذ در لیست اقلام اساسی و اختصاص یارانه برای ناشران و مطبوعات اقدام امیدبخشی است، اما این روزها کاغذ را دقیقا از کجا می‌توان خرید؟! آدم یاد میوه‌فروشی نارمک می‌افتد که سر کوچه یکی از همین آدم‌های همیشه خندان بود! راستی روزنامه همدلی هم از روز سه‌شنبه از 12صفحه به 8صفحه رسید و دارد با گرانی و نبود کاغذ دست و پنجه نرم می‌کند.